سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گرچک

شهید آوینی همه کسانی را که در جست‌وجوی حقیقتند، مخاطب این سخن نیچه می‌یابد که خطاب به فیلسوفان می‌گوید: «خانه‌هایتان را در دامنه‌های کوه آتشفشان بناکنید». لذا از نخستین گام‌های جست‌وجوی حقیقت گذشتن از عافیت‌طلبی و غفلتی است که در روزگار ما شیوعی عالم‌گیر یافته‌است. آنفلوآنزای حاد غفلتی که تنها مؤمنان به شریعت تکنولوژی را مبتلا نساخته‌است. پذیرش مشهورات و مقبولات و وانهادن فطرت حقیقت‌جو دلایل فراوانی دارد که پیروی از اهوا تنها یکی از آنهاست. اما آنچه در مواجهه با پدیده‌ها آدمی را از جست‌وجوی حقیقت باز می‌دارد چه بسا ترس از فروریختن عمارتی است که از پندارهای فرد بناشده‌است. عمارتی که اگر در دامنه آتشفشان حقیقت بنا نشده‌باشد فرد را ناگزیر خواهد کرد تا هرآنچه را که موافق پندارهای خود می‌یابد با اندک تحقیقی یا حتی بدون تحقیق و به صرف «مطلوب» بودنشان بپذیرد، اما آنچه را که مخالف شالوده‌های فکری‌اش می‌یابد یا نادیده بینگارد یا بدون مته به خشخاش گذاشتن با سبک‌ترین دلایل ردکند. یا اگر هنوز آنلفوآنزایش حاد نشده و حس حقیقت‌جویی‌اش گهگاه درد می‌گیرد، این حس را تنها متوجه اخبار و سؤالات ناشی از موضوعات ناسازگار با عمارت فکری‌اش نماید و با ریزبینی و نکته‌سنجی در پی کشف تناقضات آنها برآید. مثال‌ها و مصداق‌های چنین روش مواجهه‌ای این روزها کم نیست. چندی پیش یکی از دوستان در وبلاگش به یکی از همین مشهورات اشاره کرد و پرسید: «جرج جرداق چند بار نهج‌البلاغه را خوانده‌است؟» و به نقل از استادی که به تازگی از سفر لبنان بازگشته، پاسخ داد که تنها دوبار، هرچند با دقت بسیار. درحالی که حتی مرحوم دشتی در مقدمه ترجمه نهج‌البلاغه‌اش قول مشهور دویست بار خوانده شدن نهج‌البلاغه توسط جرج جرداق را آورده‌است. پذیرش این مطلب توسط آن مرحوم – که ترجمه‌ای عالمانه و محققانه از نهج‌البلاغه از خود به یادگار نهاده – آیا دلیلی جز مطلوبیت آن دارد؟ آیا اگر این مطلوبیت و آن ضربه‌ای که به قول خود آن مرحوم به تعصب و غرور اعتقادی کسی که خود را از شیعیان علی (علیه‌السلام) می‌شمارد نبود، ایشان به صرف مشهور بودن این قول آن را به این سادگی می‌پذیرفتند؟ یا با روش‌های علمی و محققانه و بررسی موشکافانه راویان حدیث و ضابط بودن و ثقه بودنشان و علم رجال و درایه و ... درصدد بررسی موضوع برمی‌آمدند. این مثال را نه برای تعریضی برآن بزرگوار که به مثابه یک سوزن به خود، یک جوالدوز به دیگران عرض کردم والا مثال‌هایی از این دست فراوان است ونمونه بارز آن همین ادعای اخیر طرفداران کاندیدای اخلاق‌مدار و مخالف دروغ‌گویی و یار دیرین امام و ... است مبنی بر «خس و خاشاک» نامیده شدن تمام سیزده میلیون رأی‌دهنده به آن کاندیدا توسط کاندیدای پیروز. که نه تنها توسط طرفداران جوان و پرشور یا هنرمند و پراحساس پذیرفته می‌شود که حتی در نامه صاحب کتاب سترگ و محققانه «زرسالاران یهودی و پارسی، استعمار بریتانیا و ایران » به یک مسؤول فرهنگی نیز مورد تأکید قرار می‌گیرد. آیا چیزی جز مطلوبیت است که چنین محققانی را وامی‌دارد بدون مته به خشخاش گذاشتن آنرا باور کنند؟ آن هم در عصر انفجار اطلاعات که یک جست‌وجوی ساده اینترنتی کافی‌است تا متن و حتی تصویر و صدای سخنرانی مزبور را بیابید.

 

 




مهدی موتلو ::: جمعه 88/8/1::: ساعت 11:26 صبح

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 3


بازدید دیروز: 1


کل بازدید :7378
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
 
>>آرشیو شده ها<<
 
>>لینک دوستان<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<